شاهین فرسوده: خاطره ای از جاده ها

شاهین فرسوده: خاطره ای از جاده ها

شاهین خسته در میان مسیرها همیشه موجود می کرد. هر تابستان او با خودرو خود به سوی آرمان حرکت می کرد. صداهای جاده ها، در گوش او زنده می ماند. هر نقطه ملاقات با شاهین، یک دقیقه درخشان بود. او فرصت را ب

read more